دیشب یک دوست خیلی قدیمی بهم زنگ زد ...
یادم افتاد چقدر بی معرفت و سرد شدم نسبت به همه...
چی نمی دونم من اینجوری شدم یا زمونه منو اینجوری کرد.. دوستم می گفت الان مد شده همه گرفتارند، نمی دونم شاید حق با اون بود ولی شما اگر بدونید ما چه روزایی رو با هم داشتیم و حالا اینهمه دور از هم...
دوست ندارم خودم به آدمای گرفتار تشبیه کنم از این حالتم بدم میاد ولیدرستش می کنم ...
خواستن توانستن است
نظرات شما عزیزان: