javahermarket

آرامش
آرامش

بر خلاف شبهای دیگه دیشب زود خوابیدم ، صبح هم ساعت 6 صدای مامانم شنیدم می خواستن برن پیاده روی ولی نمی دونم چطور خوابم برده بود که چشمام رو باز کردم دیدم ساعت 7:25 باورتون نمی شه صورتم رو نشستم شانس آوردم بابام بود لباس تنش بود تازه از پیاده روی اومده بود منو رسوند تصورکنید من چطور آماده شدم که 7:30 ساعت زدم البته محل کار من به خونه نزدیک هست نه اونطور که 5 دقیقه ای بتونی برسی شانس آوردم آخه مسئول ما خیلی رو نیرو هاش حساسه... خلاصه یکمم از همسری دلخورم دیشب گفتم رسیدی خونه زنگ بزن اصلا خبر نداد ، حالا حقش هست اعصابشو بهم بریزم...؟؟ 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در تاريخ دو شنبه 6 تير 1390برچسب:, توسط stoon |
.: Weblog Themes By LoxBlog :.