javahermarket

آرامش
آرامش

سلام

دیشب با همسری رفتیم خرید سوقات ، آخه فردا می خواد بره پادگان واسه یکی دو تا از آشناهایی که  تو پادگانند می خوادسوقات ببره ، بعدشم رفتیم خرید ها رو گذاشتیم خونه ما و رفتیم سمت کبابی و همون طرفا آبمیوه خوردیم و بعد هم کباب و رفتیم خونه من لباسای محل کارم رو پوشیدم که صبح یک راست برم سرکار و رفتیم خونه همسری ... امروز صبح هم ماشین نبود منو برسونه خودم با آژانس اومدم سرکار ، از صبح تا الان مشغول بودم الان سرم خلوت شد گفتم یک آپی بکنم.

خلاصه که داره می ره به نظرتون نگه می دارنش اونجا یا می گن بیاد؟؟

در هر صورت من می دونم بازم لطف خدا قرار شامل حالمون بشه ، من توکلم به خداست...

حسبنی الله و نعم الوکیل



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در تاريخ دو شنبه 13 تير 1390برچسب:, توسط stoon |
.: Weblog Themes By LoxBlog :.